بهار آینده، فاطمه سپهری شصتویکمین سال زندگی خود را پشت سر خواهد گذاشت. او که اکنون ۶۰ ساله است، در مشهد زندانی است؛ آن هم به جرم درخواست تغییر – اما این زندان هنوز موفق به خاموش کردن صدای او نشده است. با وجود مشکلات جدی قلبی، بازداشتهای پیدرپی و حکم ۱۸ سال حبس، هرگز از باورهایش عقب ننشسته است. در تمام مسیر مبارزه برای آزادی، همواره با اصول مشروطهخواهی (سلطنت) همسو بوده و پیشینه سیاسیاش نیز این مسئله را نشان میدهد.
با آنکه در ظاهر، زمانی میشد او را الگویی ایدئال برای جمهوری اسلامی دانست – زنی محجبه، همسر شهید جنگ و عضوی از خانواده شهدا که بالقوه میتوانست از مزایا و امتیازات بهرهمند شود – اما او مسیر دیگری برگزید: نامهای را امضا کرد که در آن، کنارهگیری علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، خواسته شده بود. این اقدام که برخلاف عرف معمول اجتماعی بود، او را وارد مرحله جدیدی از زندگی کرد.
فاطمه سپهری در سال ۱۳۴۳ در مشهد متولد شد. در سال ۱۳۸۳، در ۴۰ سالگی، در آزمون سراسری شرکت و در رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شد و سرانجام در سال ۱۳۸۷ فارغالتحصیل گردید. او پیشتر در دهه ۱۳۶۰ همسر خود را در جریان جنگ ایران و عراق از دست داد؛ با وجود اعتراضهایش، دادگاه سرپرستی فرزند او را به پدرشوهرش واگذار کرد و این اتفاق نشان داد نظام جمهوری اسلامی چگونه میتواند حقوق زنان را زیر پا بگذارد؛ زیرا تلاشهای فاطمه در دادگاه برای حفظ حق سرپرستی بینتیجه ماند.
در سال ۱۳۹۸، او «بیانیه ۱۴ نفره فعالان» را امضا کرد که حدود ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ منتشر شد. به همراه ۱۳ کنشگر مدنی و سیاسی دیگر، خواستار اصلاح قانون اساسی ایران، استعفای علی خامنهای و گذار از جمهوری اسلامی شد و به نقض گسترده حقوق مدنی—بهویژه حقوق زنان—و نبود حاکمیت مستقل و انتخابات آزاد اشاره کرد. این بیانیه که خطاب به مردم ایران نوشته شده بود، از همگان خواست برای مقابله با استبداد به پا خیزند. کمی بعد از انتشار، تعدادی از امضاکنندگان بازداشت شدند. فاطمه سپهری نیز همراه حوریه فرجزاده و نرگس منصوری طی چند روز در تهران و مشهد دستگیر شد. این نخستین بار بود که بازداشت میشد.
او ابتدا به شش سال زندان محکوم شد اما در مرحله تجدیدنظر حکم به سه سال کاهش یافت. پس از ۹ ماه در حبس، با چیزی که «عفو رهبری» نامیده شد، تا حدی به دلیل همسر شهید بودن، به شکل موقت آزاد شد. با این حال، فاطمه اعلام کرد عفو خامنهای را نمیپذیرد؛ او اظهار داشت هیچ جرمی مرتکب نشده و اگر حکومت او را مجرم میداند، باید در یک فرایند قضایی مشروع اتهاماتش را ثابت و سپس مجازات کند.
بار دوم در تابستان ۱۴۰۰ بازداشت شد؛ زمانی که بهصورت علنی از اعتراضهای خوزستان بر سر کمبود آب حمایت کرد. پس از مدت کوتاهی آزاد شد اما حدود یک سال بعد و همزمان با خیزش «زن، زندگی، آزادی» در پاییز ۱۴۰۱ دوباره دستگیر گردید. در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، اندکی پس از مصاحبه با شبکه ایران اینترنشنال، برای سومین بار بازداشت شد. مادر و دخترش بارها با انتشار ویدیوهایی درباره وضعیت او ابراز نگرانی کردند. دخترش انسیه مهدوی، از او با تعبیر «کابوس علی خامنهای» یاد کرد و تأکید نمود که فشار سلول انفرادی بر وضعیت جسمانیاش تأثیر منفی داشته است.
در آذر ۱۴۰۱، فاطمه از داخل زندان مشهد پیامی صوتی فرستاد و از مردم خواست در اعتراضهای برنامهریزیشده برای ۱۴ تا ۱۶ آذر متحد شوند. او تأکید کرد جانباختگان اعتراضها را نباید فراموش کرد و اینکه ایرانیان تا برچیده شدن جمهوری اسلامی روی روزهای بهتر را نخواهند دید. در بهمن ۱۴۰۱، دادگاه کیفری مشهد او را به یک سال زندان و پرداخت ۲۰ میلیون تومان جریمه نقدی به اتهام «توهین» به روحالله خمینی و علی خامنهای محکوم کرد. در همان سال، دادگاه انقلاب مشهد حکم دیگری صادر کرد که ۱۸ سال حبس را شامل میشد و ۱۰ سال از آن أشد مجازات در نظر گرفته شد. برادرش اصغر سپهری گفته است وکیل او در دادگاه به رسمیت شناخته نشده و حکم در ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ قطعی شده است.
بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، تنها طولانیترین حکم باید اجرا شود؛ در مورد فاطمه، ۱۰ سال. او با این حال از بیماری جدی قلبی رنج میبرد. پس از پیگیریهای زیاد، در ۹ مهر ۱۴۰۲ جراحی قلب انجام داد و در ۱۵ مهر از بیمارستان مرخص شد، اما بلافاصله به زندان بازگردانده شد. شرایط جسمانی او بهسرعت وخیم گردید و مجدداً به مرخصی درمانی رفت و در بیمارستان بستری شد. با این حال، تنها ۱۱ روز پس از ترخیص در ۲۷ مهر ۱۴۰۲ دوباره بازداشت شد.
تا آذر ۱۴۰۲، وضعیت جسمیاش ناپایدار بود و از تپش شدید قلب رنج میبرد. با وجود این، مقامات نشانهای از کاهش فشار نشان ندادند. او در مهرماه دو عمل جراحی قلب، از جمله جراحی قلب باز، پشت سر گذاشت؛ آن هم پس از شکست آنژیوگرافی اولیه. درخواست مرخصی درمانی بیشتر رد شد و فاطمه سال ۱۴۰۲ را در وضعیتی بحرانی سپری کرد. در ۲۸ آذر ۱۴۰۳، محدودیتهای جدیدی در زندان وکیلآباد مشهد اعمال شد. برادرش اصغر گزارش داد که به دستور قاضی، درهای بند بسته شده و امکان هواخوری — که برای فردی با عمل قلب باز حیاتی است — بسیار محدود شده است.
در ۹ بهمن ۱۴۰۳، اصغر سپهری اعلام کرد که برای فاطمه و برادرش محمدحسین، جلسه رسیدگی دیگری در دادگاه تشکیل شده است. اتهام آنان «توهین به رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» عنوان شده و گویا به نامهای در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳ خطاب به علی خامنهای مربوط است؛ در این نامه گفتهاند وضعیت او «از بشار اسد پیش از سقوطش هم بدتر است» و نه توان سرکوب مانده و نه فرصتی برای فریب. این جلسه بهصورت مجازی برگزار شد و وقتی فاطمه خواست چهره بازپرس را از طریق دوربین ببیند، با درخواست او مخالفت شد.
امروز که فاطمه سپهری ۶۰ سال دارد، با پروندههای قضایی متعدد در زندان وکیلآباد مشهد، صرفاً به خاطر ابراز عقیده روزگار میگذراند. او با وجود عوارض شدید قلبی و چندین عمل جراحی، همچنان تحت تعقیب قضایی قرار دارد و طبق ماده ۱۳۴، دستکم ۱۰ سال از محکومیتش باید اجرا شود. به احتمال زیاد، زمانی که بهار شصتویکم زندگیاش فرا میرسد، همچنان در زندان خواهد بود؛ با وضعیتی رو به وخامت در نظامی که نشانی از کاهش فشار نشان نمیدهد.
از منظر شورای ملی ایرانیان آمریکا (NIAC)، بازداشت فاطمه سپهری نمونهای آشکار از سرکوب آزادی بیان و نقض حقوق بشر در ایران است. شورای ملی ایرانیان آمریکا، با محکوم کردن این بازداشت و هرگونه بازداشت سیاسی دیگر، از حکومت ایران میخواهد بلافاصله فاطمه سپهری و تمامی زندانیان سیاسی را آزاد کند و به تعهدات خود در قبال رعایت حقوق شهروندان پایبند باشد.